آمده ام با تو بگويم، منم مجنون، مجنون تو، تويي ليلا. در سراشيبي تقدير نام مرا اشتباه انتخاب کرده اند، نام مرا بايد عوض مي کردند، آنکه ليلا بود تو بودي و آنکه مجنون تر از مجنون بود من بودم. من تمام عمر براي تو زيسته ام، من تمام عمر جاي تو زندگي کرده ام، جاي تو نفس کشيده ام. من تمام عمر با چشمان تو نگريسته ام، با گوشهاي تو شنيده ام، با زبان تو سخن گفته ام. من تمام عمر، تو بوده ام.


    من تمام عمر آنچه تو خواستي خواستم، آنچه گفتي ببين ديدم و آنچه گفتي نبين نديدم. من جز تو نديدم، جز صداي تو نشنيدم، به جز از تو نگفتم. من من نبودم، من تو بودم و به غلط گمان مي کردم که مني هست و نبود و همه تو بود و من نمي دانستم. همه ي عشقها از من به ما تبديل مي شوند، همه ي عشاق آرزو مي کنند که من آنها به ما تبديل شود اما عشق من مايي نداشت، فقط تو داشت و غير از تو هيچ نداشت. عشق من وصلي نداشت، چون فراقي نبود، مگر من غير از تو بودم؟ مگر تو جدا از من بودي؟ من همه تو بودم و تو همه ي وجودم بودي. ميان من و تو هرگز جدايي نبود که وصلي باشد. ميان من و تو فراقي نبود که رسيدني باشد. من تو بودم، هميشه تو بودم.


   در دفتر سرنوشت مرا به اشتباه نام نهادند، من آن ليلايي بودم که خود مجنون ليلايي بود. تو خيال نبودي که نامت را ملکه ي ذهن خود کرده باشم، تو وجود بودي، تو همه هست بودي و آنکه نبود من بودم. من از تو با تو نمي گويم که عاشقي را اثبات کرده باشم، من با تو از تو مي گويم که رسم عاشقي را به جا آورده باشم. من از دوست داشتن نمي گويم که محبتم را اثبات کرده باشم، تو فراتر از دوست داشتني، تو فراتر از عشقي، با چون تويي چگونه مي توان از عشق گفت.




   


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جملات بزرگان خرید ملک در آنکارا طب سنتي حکيم نيشابوري Dean حسابداری مالیاتی Jamie * یا باطِناً فی ظُهوُرِهِ * فروشگاه تخصصی انگشتر زنانه و دخترانه رنگ ثابت 2020 Angela Troy