زندگي کوتاهش هم بلند است و در اين کوتاه بلند گاهي دلم مي گيرد، گاهي بغض مي کنم، گاهي گريه مي کنم، گاهي دلم پر مي شود و گاهي تنگ مي شود. در اين زندگي که سختيهايش هر چقدر کم باشد اما کمش هم زياد است و در اين کم زياد نامردي نامردمان ديده ام، جنگيده ام، زمين خورده ام. در جهان من که براي من آرام، اما پر آشوب است و در اين آرام پر آشوب پشت داشته ام، کس داشته ام.


   وقتي دلم مي گيرد کنار رودخانه مي نشينم و به نواي دل نواز آب گوش مي دهم. آب چه آرام است و چه صدايي دارد. با صداي آرامش فرياد مي زند روزگار دلتنگي چون گذشتن اين آب مي گذرد. به زلالي آب مي نگرم سبک مي شوم. راستي آقا تو وقتي دلت مي گيرد چطور آرام مي شوي؟


   جمعه باشد و دلم گرفته باشد و بغض در سينه ام نشسته باشد، و دلم از غصه لبريز شده باشد، سر بر مزار مادر مي گذارم و با او حرف مي زنم تا بار دل سبک کنم، راستي آقا وقتي دلت غصه دارد سر بر کدام مزار مادر مي گذاري؟ تو بر کدام مزار مادر مي نشيني و بر سر کدام مزار مادر مي گريي؟


   گاهي روزگار با بازيهاي عجيبش ماتم مي کند و من مات و حيران مي مانم و گاهي از بازيهايش خسته مي شوم و به دنبال دري که برايم گشوده شود، خواهران مونس برادرند و غمخوار روزهاي سخت، پناه روزهاي سختم در خانه ي خواهري است که مي دانم غصه هايم براي او سخت است، راستي آقا وقتي که غبار خستگي از روزگار زندگي بر دلت مي نشيند تو در کدام آشنا را مي زني؟ تو که غير از خودت اندوه امتي را هم بر دوش مي کشي چه کسي لايق آشنايي توست تا لايق ميزباني تو باشد؟


   آدمها اين روزها عوض شده اند، تعداد آدمهاي بد از آدمهاي خوب بيشتر شده است، نامردها زياد شده اند، و در اين روزگار که آدمها تغيير کرده اند، وقتي نامردي از نامردمان مي بينم پشت به پشت برادر مي دهم، راستي آقا تو به چه کسي پشت گرمي؟ ما شيعيان برادران ديني تو هستيم اما دريغ که پشت تو را خالي کرده ايم؟ آيا ما لايق پشت گرمي تو هستيم؟ آقا نکند دلت از ما پر است؟ نکند از دست ما چون علي(ع) سر در چاه مي کني و گريه مي کني؟


 




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Michael كوچه اي براي گفتن نور رسام خستگی ها م رو نفس می کشم پسر تنها :) Christina خانم اجازه؟ خلاصه کامل کتاب روانشناسی بالینی فیرس pdf گروه صنعتی و فنی مهندسی اندیشه