سرگرداني،
ديوانگي ست
تازه فهميدم
اين پا شدم
نشد
آن پا شدم
نشد
ديوانگي هم،
سرگرداني ست
تازه فهميدم.
طناب پوسيده
ترس از افتادن
چاه.
باز هم اما
طناب پوسيده!!!!!!
ميان چاه و طناب!!!
سرگرداني
ديوانگي ست.
راهي ميان رفتن و نرفتن
پايي ميان جاده
دستي ميان راه
اما فکري هزار راه.
ديوانگي هم،
سرگرداني ست
گمانم.
درباره این سایت